فرشته خونمونفرشته خونمون، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
آجے مهربانآجے مهربان، تا این لحظه: 34 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

فرشته خونمون

شرکت در مسابقه

1392/4/8 15:47
نویسنده : آجی فاطمه
674 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان گلم

اول از این دو روز بگم بعد بریم سر مسابقه

پنج شنبه عصر فرناز ومامانی به صرار فرناز رفتند گاز بخرند تا باهاش بازی کنه ماشالا یه گاز ناقابل ساده 100 هزار تومان بوده واصلا هم جنس خوبی نداشته برای همین فرناز به یک بسته اسباب بازی با گاز دوشعله وزود پز و.. قناعت کرده

جمعه هم دنبال کارامون بودیم تا عصری که رفتیم پارک چون دایی فرزاد رفته شمال ما رفتیم تا مامانجونم ببریم پارک

تو پارک فرناز وآوا مشغول بازی بودند خیلی باد می اومد اعصاب همه را خرد کرده بود

آوا خانوم حسابی فرناز را اذیت کرده بود یه بار زد توی سرش چرا چون فرناز بهش گفته نمیفهمم چی میگی دوباره بگو اونم زد توی سرش وبعدشم با چوب دنبالش میکرد

ازدست آوا

خاله اَسی به این آوا خانومتون بگو این قدر فرناز را اذیت نکنه

پریا خانومم که همش جیغ میزنه چون یکه شناس شده همش تو خونه است وقتی میاد تو شلوغی گریه میکنه ولی بغل مامانجون هیچی نمیگه وآرومه

شب مامان وفرناز قرار بود برن خونه مامانجون بخوابن چون خونه اونا تنها نباشه رفتیم دم خونه مامانجون مامان وفرناز ومامانجون پیاده شدند فرناز پرید تو بغلم من بدون تو نمیتونم باهاش صحبت کردم راضی شد بره ماهم خدا حافظی کردیم ورفتیم تا اومدیم توی خیابون دور بزنیم یهو دیدیم فرناز سر کوچه ایستاده فرناز پریده تو بغلم حالا گریه نکن وکی گریه کن من بدون تو اینجا نمیمونم مامانجون را مجبور کردیم بیاد شب خونمون بخوابه بیچاره از دلهره خونشون تا صبح خوابش نبرد وساعت 7 نشده بود دم در بود با بابا بره خونشون دلش همش برای خونه شور میزد با اینکه 3 طبقه دزدگیر داره وهمه آشنا هستند تو کوچشون ولی دلش آروم نداشت مامان به فرناز میگه فرنازم امشب من میرم اونجا تو بمون پیش آجی فرناز تا شب مهلت گرفته فکراش را بکنه

راستی دیروز چند ساعتی داشتم عکسای بچگی فرناز را جستجو میکردم تا توی مسابقه شرکتش بدم اما هر چی گشتم کمتر پیدا کردم بچمون از اول فکر هیکلش بوده واهل خوردن نیست میخواد باربی باشه

البته اصلا قصد شرکت دادن در مسابقه را نداشتم اما گفتم براش یادگاری بمونه

خلاصه هر چی گشتیم کمتر پیدا کردیم

تا یه عکس از فرناز توی موبایل بابا پیدا کردم مربوط به شب یلدا سال 88 است مامانجون داشت برای خاله فرزانه شب یلدا میبرد فرنازم در حال خوردن یکی از شیرینی های اون شبه برای همین توی ذهنم مونده

قربون شیرینی خوردنت بشم با محمدحسین با دماغ ودهنشون خوردن

از اونجاییکه من فکر همه هستم ودر جریان همون یافتن های زیاد به اینا هم برخوردم دیدم جالبن برای همین توی مسابقه شرکتشون دادم

سیزده بدر پارسال آوا 9 ماهش بود

پریا جیگر خاله چه ناز شیر میخوره

نیشتو ببند

واما آخریش مال هانا جونمه فکر کنم 1ماهش باشه

شیشه اش چند برابره خودشه دیدم جالبه اینو بذارم براش

واما از شادی ومحمد حسین عکس نداشتم بذارم از خودمم که نگشتم اصلا دارم یا نه

حالا نگاه این بچه ها به دستان گرم وپر مهر شماست لطف میکنید بهشون رای بدین

یه موضوع دیگه اینکه چند تا مامانا گفتن قالب ولاگ براشون دیر باز میشه وسختشونه بیان اینجا منم نمیدونم چیکار کنم دنبال قالبم گشتم اما چیزی پیدا نکرده شاید برگردم به قالب اولیه وبلاگ

اگه قالب خوشگل سراغ دارین خبرمون کنید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان تارا
8 تیر 92 15:52
سلام آجی مهربان ببخشید دیگه دیر به دیر میاییم مهمون داریم آخه

چه عکسهای بامزه ای امیدوارم برنده بشن

قالبت سنگین شده دیر بالا میاد به نظر من این کدهای اختصاصی که گذاشتی مثل این حبابها و دیکشنری وتقویم و .... حذف کن تا سبک تر بشه


خواهش میکنم عذر شوما موجهس
این حباب ها مال روی قالبس کاریش نمیشد کرد چشم دیکشنری را برمیدارم ببینیم درست میشد یا نه
مامان سويل و اراز
8 تیر 92 17:27
سلام فاطمه جون كجايي چند وقته نيستي؟ بازم از راهنماييت ممنونم فرنازو ميبوسم

من که همین جام شما نیستین
چیکار کنم تا منو ببینید
الان یه حرکات موزون عربی میرم نه شمالی بهتره اصلا به افتخار شما ترکی خوبه الان منو میبینید؟!!!

ارغوان
8 تیر 92 20:20
می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس
http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه) باید به10نفر بفرستیش


عزیزم من به این چیزها اصلا اعتقاد ندارم
همشون چرت وپرت میگن
مادر کوثر
8 تیر 92 20:22
چه ماجراهاییییییییییییییییی



چه عکسای بامزه ای

موفق باشین


خوشحالم جالب بوده براتون
مامان تسنيم سادات
8 تیر 92 21:53
خانوادگى شركت كرديناااااا ...
جالب بود اون عكس آوا هم ناز بود



بله دیگه ما اینیم
♥ نیم وجبی ♥
8 تیر 92 23:44
به به چقدر شرکت کننده تو مسابقه داارین
عکس فرنازی خیلییی بامزس
ایشالا یکیشون برنده بشن


ممنون ازحضورت
ایشالا با کسری جون برنده بشیم
مامان تارا
8 تیر 92 23:53
وبت الان بهتر شده زودتر میاد بالا


راست میگی
آخ جون دیگه نمیخواد دنبال قالب بگردم؟
مامان آینده یه فسقلی
9 تیر 92 0:25
ا وا، چه ماجراهایی داشتیییی

یعنی تمام نوشته ها و عکس ها یه طرف، اون " نیشتو ببند " گفتنت هم یه طرف ...

خییییییییییییلی، باحال بود .....

عکس بچگیه خودتم گذاشته بودی، جالب میشداااااا

آره میبینی تو رو خدا
کلی گشتم تا نیشتو ببند را پیدا کردم ببینم کجا این نوشته بودم

اگه عکسی درحال خوردن از خودم یافتم چشم
مامان سويل و اراز
9 تیر 92 0:27
سلام من درخواست دوستيتو نديدم من ازت درخواست دوستي كردم قبول كن


چرا؟1
شما الان جزو دوستامین دیگه
مامان حسین جون
9 تیر 92 8:56
سلام عزیزم ماشاالله چقدر شرکت کننده داره وبلاگت چون چندتا سیم کارت داریم مطمئن باش به فرناز جونم رای میدم رو رای من حساب باز کنم


ممنون خیلی گلی
مامي ارشام
9 تیر 92 14:02
سلا م ممنون از حضورت ابممم


الان میام
چرا وبلاگتون مسدود شد؟
مامان ساتیار
9 تیر 92 19:57
حالا باید دنبال یکی باشم که رای نداده باشه تا به فرنازجون و اواجون رای بدم.. اخه خودمون همون روز اول رای مون رو واسه ساتیار فرستادیم

آوا جون، فرناز جون گناه داره ، اذیتش نکن عزیزم..


ممنون از محبتتون
مامان نیایش
9 تیر 92 23:37
چه جالب بود عکس ها خانوادگی رفتین مسابقه موفق باشید همگی مرسسی اومدی پیشمون ببخشید که دیر میام یه کم گرفتارم ممنون میبوسمت


خواهش میکنم
ممنون از حضور گرمتون
مامان پریسا
10 تیر 92 2:21
عکس ها خیلی بامزن ایشالله همه برنده بشن.

راستی... مشکل از قالبه اون سری گفتم که...
چند تا از دوستا اینو داشتن خیلیسنگینه و بد باز میشه.... الان کلی طول کشید


چی کار کنم؟!!!
هیچ قالب خوشگلی پیدا نیست
مامي ارشام
10 تیر 92 11:25
سلام ممنون از حضور گرمتون ابمم


اومدم
ستاره زندگی
11 تیر 92 23:04
خواهر کوشا و مهربون
خواهش میکنم چیزهای اضافی رو از وبلاگت حذف کن تا راحت تر وارد شویم ونظر بزاریمممنون


عزیزم شرمنده همه اینا مال خود قالبه من چیزی اضافه نکردم
♥ نیم وجبی ♥
14 تیر 92 1:44
راستی فاطمه..
آواجون و مخصوصا پریا خیلییییی شبیه خودتن


واقعااااااااااااااااا؟!!!!!!!!!!!!!!!!
من میگم پریا شکل من کسی باور نمیکنه؟!!!
یشیم
15 تیر 92 15:15
وب جذابی نداری


جانم؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شما به خوبی خودتون ببخشید
بابای محمد مهدی
16 تیر 92 15:29
سلام انشاالله یکی از این کوچولوها یا همشون رای بیارن


ایشالاااااااااااااااااااااااااااااااا
مامان سارا
16 تیر 92 19:07
سلام عزیزم چه عکس های جالبی بهش رای میدم مرسی از بازدید شما
با ارزوی موفقیت


چشماتون زیبا میبینه
خواهش میکنم انجام وظیفه بود
هم چنین برای شما
لیلا مامان پرنیا
17 تیر 92 18:12
سلام به دوست گلم ببخش چند وقتی نبودم تاخیرم به همون خاطره رمز رو برات خصوصی گذاشتم
بابا هرچی بچه تو فامیل داشتید تو مسابقه شرکت دادید ...راستی واسه این که ستاد انتخاباتیشون شدی حالا چیزی هم بهت میدن
امیدوارم همشون برنده بشن
راستی خیلی کار خوبی کردی قالب رو عوض کردی تا وبت باز بشه من این شکلی بودم
ولی الان


الان میام میخونم
آره میبینی
نه بابا کسی تشکرم نمیکنه چه برسه چیزی بهم بدن
واقعاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟!!!
مامان ساجده
20 تیر 92 0:50
عزيزم من چون قبلا به كسي راي دادم با خط خودم نميتونم دوباره راي بدم ولي با خط ديگه حتما به فرناز جون راي ميدم


باشه ممنون از مهربونیتون
مامان آینده یه فسقلی
28 تیر 92 0:54
به فرناز جون رای دادم


مرسی دوست گلممممممممممممممممممممممم