دیکشنری فرناز
تو این پست میخوام دیکشنری کلماتت را بنویسم وقتی کوچیک بود به بابا میگفتی بَ بَ به فاطی میگفتی هاتی بعد شد داتی وبعد شد فاطی بعدا که بزرگ شدی شد آجی به دایی مامان میگفتی دابی هنوزم به این نام معروفه گاهی ماهم بهش می گیم دابی به افسانه میگفتی اَسی به الهام میگفتی اِهام به مهدی شوهر الهام میگفتی میتی به احسان میگفتی اِسان به پریسا میگفتی پَپَر به رویا میگفتی لولا هنوزم گاهی بهش میگی واز اولش باهاش رابطه ات خوب نبود بیچاره از همه تو را بیشتر دوست داشت وبهت بیشتر میرسید ولی هنوزم اگه زنگ بزنه باهاش حرف نمیزنی اما باپریسا حرف میزنی آخه ...